هارولد لزول (Harold laswell) بهعنوان یک سیاستمدار در نظریه خودش به این نکته اشاره میکند که سیاست در محل کار میتواند به عنوان قوانین نانوشته درک و فهمیده شوند به این صورت که این قوانین تعیین میکنند کارکنان در چه زمانی و چگونه به ارتقا رتبه برسند و یا شایسته دریافت یک بودجه جهت انجام پروژه باشند و چه کسانی نباید این مزایا را دریافت کنند.
سیاست بهعنوان یک کلمه منفی جا افتاده، اما بکارگیری آن در محیط کار غیرقابل اجتناب است؛ به عقيده بسياری از دانشمندان حوزه رفتار سازمانی، رفتارهای سياسی نه تنها ماهيتا منفی نيستند بلكه میتوانند برای اعضای يك سازمان يا خود سازمان مفيد باشند. درست همانگونه که ارسطو به این نکته اشاره کرده است که بخشی از ذات انسان به صورت یک حیوان سیاستمدار است. چه شما در امور سیاسی شرکت کنید چه از شرکت در آن اجتناب کنید، این امور تاثیر بزرگی بر روی زندگی و فعالیتهای شما دارند. بنابراین بیتفاوتی نسبت به آنها سخت خواهد بود.
ماهیت رفتار سیاسی
یکی از جالب ترین واقعیتهای سیاست در سازمان، ماهیت دو جانبه بودن آن است. این قرارداد کلامی یا غیر کلامی، که «اگر به من کمک کنی به تو کمک خواهم کرد» شالوده پایگاه قدرت سیاسی را تا زمانی شکل می دهد که طرفین به طور مستقیم با هم دشمنی نکنند. صاحب نظران بر این باورند که رفتارهای سیاسی اکتسابی است و در آغاز ممکن است مغایر با توجیحات رفتاری فرد باشد. ولی هنگامی که وی را از این تاکتیکها بر حذر می دارند، آنها را به کار خواهد برد.
دلایل فردی و سازمانی رفتار های سیاسی
رفتار سیاسی هم از ویژگی های خود افراد ناشی می شود مانند فردی که در سازمان نیاز شدیدی به قدرت و آزادی عمل و امنیت و مقام اداری داشته باشد و تلاش می کند به رفتار سیاسی متوسل شود و هم از عوامل سازمانی، هنگامی که منابع سازمانی رو به کاهش می رود یا زمانی که الگوهای موجود منابع در حال تغییر باشد به احتمال قوی رفتارهای مشخص سیاسی بروز خواهد کرد.
سطح فردی
در سطح فردی، پژوهشگران ویژگی های مشخصی را شناسایی کرده اند (مثل نیازها و سایر عوامل فردی ) که به احتمال زیاد با رفتارهای سیاسی در ارتباط اند. کارکنان و اعضای سازمان که خودکامه اند، تمایل بسیار زیادی برای پذیرفتن ریسک دارند، یا دارای یک مرکز کنترل خارجی می باشند. مشاهده شده است که این افراد از نظر سیاسی به گونه ای عمل می کنند که کمتر به نتایج آثار اقداماتشان بر سازمان توجه می نمایند. همچنین دیده شده است که اگر فردی نیاز شدید به قدرت، آزادی عمل، امنیت یا مقام اداری داشته باشد، کوشش زیادی می کند تا رفتاری سیاسی در پیش گیرد.
سطح سازمانی
طبیعتا فعالیت سیاسی از ویژگیهای سازمان است. زیرا بیشتر سازمان ها تعداد زیادی از افراد را در استخدام خود دارند که دارای ویژگیهای فردی متفاوتی هستند. ولی نوع رفتار سیاسی موجود در سازمان بسیار متفاوت است. اگر چه ما این واقعیت را میپذیریم که اختلافات فردی میتواند در صحنههای سیاسی نقش مهمی ایفا کند؛ ولی شواهد و مدارک موجود بیشتر این واقعیت را تایید میکند که برخی از شرایط و فرهنگهای مشخص موجب بروز و تقویت رفتارهای سیاسی خاصی می شوند.
به صورتی دقیق تر باید بگوییم هنگامی که منابع سازمان رو به کاهش رود یا زمانی که الگوهای موجود منابع در حال تغییر است به احتمال بسیار زیاد رفتارهای مشخص سیاسی بروز خواهند کرد. گذشته از این، فرهنگهایی که از وجوه مشخصه آنها نبودن اعتماد، ابهام در نقش، نامشخص بودن سیستم ارزیابی عملکردها و تصمیمگیریهای مردمی باشد، فرصتهایی را فراهم میآورند تا افراد رفتارهای سیاسی بروز دهند. زمانی که سازمانها برای بهبود کارایی، مقداری از فعالیتهای خود را کاهش میدهند (به اصطلاح خود را جمع و جور مینند) مجبور میشوند که منابع خود را نیز کاهش دهند. افراد از ترس از دست دادن منابع، دست به اقدامات سیاسی میزنند تا مبادا هر آنچه دارند از دستشان برود. ولی هر نوع تغییری به ویژه تغییراتی که مستلزم تخصیص مجدد منابع در درون سازمان است، احیانا موجب ایجاد و افزایش تعارض و در نتیجه شدت یافتن فعالیتهای سیاسی میشود. در سازمان هر قدر اعتماد کمتر باشد رفتار سیاسی شدت بیشتری خواهد یافت و افراد بیشتر دست به اقدامات نامشروع خواهند زد. بنابراین وجود اعتماد بسیار زیاد بر رفتار سیاسی برتری می جوید و مانع از اقدامات نامشروع میشود.
چگونه با سیاست برخورد کنیم؟
در زمانی که سرنوشت ما به قوانین نانوشته مربوط و وابسته است، مخصوصاً در زمانی که این قوانین با قوانین رسمی و ذکر شده مغایرت دارند و باعث سختتر شدن این قوانین رسمی و ریاکارانهتر آنها میشوند و این قوانین به صورت مطلق و نامناسب بهنظر میرسند. بههمین علت است که تحقیقات در این زمینه نشان میدهد زمانی که کارکنان، جوّ و فضای موجود در محیط کاری خود را بیش از حد سیاسی احساس کنند از فعالیتهای آنها کاسته شده و در نتیجه بیشتر سکوت میکنند.
هنوز هم یک شیوهی موثر در برابر سیاستهای محیط کار به کارگیری کارکنان بهشیوهای مناسب و انجام امور مربوطه به جای شکایت دربارهی آنهاست. خوشبختانه همهی این سیاستها بد و نامناسب نیستند و یک شیوه برای انجام فعالیتهای مربوطه بدون عذاب وجدان وجود دارد.
بیشتر نکات مثبتی که توسط فرهنگ همکاری برای ما بدست میآید، شیوههایی را در جهت درک سیاست در محل کار فراهم میکند. یک نوع فرهنگ با عنوان (tapestry) تعیین کننده شیوهها و روشهایی است که روزانه باید آنها را انجام دهیم. بعضی از ابعاد فرهنگی بهعنوان ویژگیهای مطلوب هستند که سازمانها این ویژگیها را با افتخار اعلام میکنند: (ما بهعنوان یک سازمان با عملکرد بالا، پذیرای عقاید گوناگون و شیوههای متنوع هستیم) و سازمانهای دیگر به این صورت فعالیت نمیکنند (ما مخالف دعوا و مشاجره هستیم). واژه سیاست جهت توصیف ابعاد خاص و نیمه تاریک یک فرهنگ است. با یادگیری در جهت کشف و صحبت کردن درباره آن، این زبان پنهان موجود در سازمانها برای حفظ شغل شما به شیوهای اساسی عمل میکند و بهعنوان یک عامل اصلی در محل کار به شمار میآید.
سیاست کاری بد و سیاست کاری خوب چه تفاوتی دارد؟
سیاست بد در محل کار به آسانی قابل تشخیص است. این سیاستها شامل استفاده از مشاوره کسب و کار، بحث و گفتگو، مانور، کنایه و شایعهپراکنیهایی که مردم برای پیشرفت امور خود به کار میبرند است. سیاستهای بد و نامناسب بهطور ذاتی دربارهی ارتقا جایگاه یک فرد به هر شیوه ضروری و مناسب است و سیاستهای بسیار نامناسب شیوههای ناکارآمدی هستند که شاید حتی وابسته به عقاید سیاسی یا غیر اخلاقی هستند و به صورت هدفمند از فردی دیگر به درآمد کارکنان آسیب میزنند.
سیاست خوب در محل کار شامل افزایش علاقهمندیهای یک فرد با درنظر گرفتن حقوق افراد دیگر یا موارد مطلوب قانونی همان سازمان است. سیاستهای خوب شامل شیوههای قابل قبول در تشخیص همکاری شما و در نظر گرفتن ایدهها به صورت جدی و تحت تاثیر قرار دادن افکار افراد دیگر و بکارگیری مشاورین کسب و کار است و اینکه چه تصمیمهایی در این حوزه گرفته میشوند. همچنین این سیاستها ممکن است شامل شایعاتی دربارهی همکاران خودشیفته، تنبل و یا غیرقابلاعتماد باشند که باعث از بین رفتن شیوههای مناسب میشوند. همچنین این شیوه یک هدف بالاتر را دنبال میکند و زمینهی پیشرفت در حوزههای مربوط به علاقهمندیهای شما را فراهم میاورد. عبارات مناسب در جهت انجام سیاستهای مناسب شامل فهیم بودن و درک متقابل داشتن، شبکهسازی مناسب و کسب مهارت لازم برای زندگی در شهرهای بزرگ مربوط به حضور افراد در اجتماع و مدیریت مسئولان هستند. علوم اجتماعی شامل اطلاعات درباره تمرین کردن شیوههای مناسب در حوزه سیاست است. یک تحقیق انجام شده توسط Getald ferris و همکارانش نشان میدهد مهارتهای سیاسی به چهار شیوهی مختلف تقسیمبندی میشوند:
هوشیاری اجتماعی
توانایی درک و پذیرش افراد دیگر و خودآگاهی برای درک این موضوع به این صورت است که این افراد چگونه با شما برخورد میکنند. اکثر افراد در حوزه خودآگاهی (بهعنوان یک ویژگی درونگرایانه (ذاتی) تفکر میکنند اما درواقع ضرورت آن به صورت دگرآگاهی است. مسئله دانستن این موضوع است که چگونه افراد دیگر با شما برخورد میکنند و چگونه رفتار شما بر آنها تاثیر میگذارد.
تاثیر روابط بین فردی
تاثیر روابط بین فردی بهعنوان یک توانایی در متقاعد کردن افراد برای تاثیرگذاری روی این مهارت است که چگونه افراد دیگر فکر میکنند. در ابتدا این شیوه شامل درک افراد و اولویتهای آنها و مباحث مربوط به آن و سپس ارائهی درخواست خود برای بررسی واکنشها است.
توانایی شبکهسازی
توانایی شبکهسازی ظرفیت و پتانسیل جهت ایجاد ارتباطات مفید با یک طیف وسیع از افراد مختلف را تشکیل میدهد. ممکن است این گونه بیان شود که تنها یک تفاوت تک حرفی بین دو کلمهی شبکهسازی و عمل نکردن (net working و no working) است اما داشتن یک تاثیر مهم اغلب نیازمند یک پیوستگی و حمایت است و همانگونه که یک اصطلاح قدیمی اشاره میکند که ارتباطات باعث ایجاد قراردادهایی میشود. (contacts make contracts)
صمیمیت ظاهری
این نکته حائز اهمیت است که صمیمیت ظاهری صادقانه، آزاد و به شیوهای روان باشد. تنها صادق بودن کافی نیست، صمیمیت بهعنوان چشم یک ببیننده مطرح میشود. میزان صداقت شما در نزد خودتان دارای اهمیت بسیار کمی نسبت به میزان تفکر افراد دیگر دربارهی صداقت شماست.
یک تحقیق جامع نشان میدهد که توجه زیاد روی این ویژگیها باعث افزایش در عملکرد، تاثیرات آن و رهبری و پیشرفت در شغلها میشود. علاوه بر آن، این مهارتهای سیاسی بر روی شغل شما به صورت مستقل نسبت به شخصیت و هوش شما تاثیر خواهند گذاشت. به عبارتی دیگر مهارتهای مربوط به امور سیاسی میتواند میزان درونگرایی افراد و معاشرت کمتر آنها و همچنین میزان مشارکت آنها را بهطور مناسبی جبران کند. بهعلاوه با وجود یک نقص در بهکارگیری مهارت مربوط به سیاستهای محیط کار میتواند میزان هوش، صداقت و تلاش و سختکوشی افراد را از بین ببرد. همچنین مهارتهای مربوط به امور سیاسی تفاوت بین یک مدیر مغرور و مدیری دیگر که انتظارات مناسبی از کارمندان دارد و بازخوردهای مستقیم میدهد را نشان میدهد. یک تحقیق نشان داده است مدیرانی که از نظر سیاسی به میزان بسیار کمی قابل درک بودهاند، تاثیر بهسزایی در زمان انجام دستورات ارائه شده به کارمندان داشتهاند و به کارمندان بازخوردهایی با توجه به عملکردهایشان ارائه کردهاند. برخلاف آن کارمندان در هنگام ارائه گزارش به مدیران خود به شیوهای هوشمندانهتر (مناسبتری) عمل کردند.
قلمرو فعاليت های سياسی
در 4 قلمرو معمولاً افراد سازمان از رفتارهای سياسی استفاده می كنند.
تغيير ساختاری در سازمان :
تغيير ساختار سازمان با تخصيص مجدد اختيارات همراه است؛ لذا تغيير مسئوليتها و وظايف، بر پايگاه قدرت اثر می گذارد كه نتيجه آن ايجاد تغيير در رفتارهای سياسی برای دستيابی به پايگاه های جديد قدرت است .
هماهنگی بين دواير سازمانی:
رابطه بين دواير اصلی سازمان به صورتی دقيق مشخص نيست. در زمانهايی كه برای تصميم گيري های مشترک بين آنها رابطه های نزديكتر ايجاد ميشود، اين روابط معمولاً رنگ و بوی سياسی به خود می گيرند .
جايگزين کردن مدير:
برای انجام اين تغيير بايد افراد را ارتقای مقام يا نقل و انتقال داد و مدير جديدی را استخدام كرد؛ لذا بين كاركنان سطوح بالا رفتارهای سياسی شكل میگيرد.
تخصيص منابع:
به لحاظ اهميتی كه منابعی چون حقوق، بودجه های عملياتی و مزايا و … دارند، تخصيص آنها رفتارهای سياسی به همراه دارند.
چگونگی انجام سیاست در محل کار
بهطور خلاصه این موارد نهتنها شامل کارهایی است که شما بهعنوان مدیر انجام میدهید بلکه چگونگی انجام این کارها نیز خواهد بود و هوشیاری سیاسی بدون بهکارگیری یک شیوه ی سختگیرانه یا دیکتاتوری خواهد بود.
نکته مهم دربارهی این مطلب که بهعنوان یک فرد موثر و نه یک فرد خودخواه یا کنترلگر به نظر برسید این است که خود را به مهارت مربوط به امور سیاسی مجهز کنید که این مهارت جزئی از صمیمیت ظاهری به حساب میآید. یک سریال کلاسیک در تلویزیون به نام LEAVE IT TO BEAVER که توسط EDDIE HASKELL ساخته شد. او تلاش بسیاری در جهت جلب توجه والدین به این سریال کرد. در صمیمیت ظاهری، مردم اعتماد بیشتری به شما خواهند کرد و تمایل بیشتری برای در نظر گرفتن ایدههای شما بهمیزان مناسبی خواهند داشت و هیچ مورد پنهانی را در اینباره حس نخواهند کرد و این کار به علت تفاوت اصلی بین سیاستهای خوب و بد است.
اگر شما متعلق به یک حزب خاصی باشید و یا در هیچگونه امور سیاسی مشارکتی نداسته باشید با انتخاب این شیوه که هیچگونه رفتار سیاستمدارانهای را در محیط کار خود بکار نگیرید نهتنها بیتجربگی شما را نشان میدهد بلکه این شیوه باعث عدم پیشرفت شما در آن محیط خواهد شد. به نقل از افلاطون خطر مربوط به اجتناب از شرکت در امور سیاسی این است که تصمیمهای بزرگ که روی شما تاثیر میگذارند توسط افراد کم تجربهتر و دارای بینشی ضعیف و دارای اهداف مناسب کمتر، ارائه میشوند. یک شیوه در جهت استفاده از قوانین ارائه نشده (نانوشته، همان سیاستهای محیط کار) جهت ارتقا به مراحل عالیتر و پیشرفت در زمینه علاقهمندیها، نگهداری جایگاه و رتبه وجود دارد.
برخی فنون و شیوه های سیاسی
تاكتيكهای سياسی در سازمان آن دسته اعمالی هستند كه افراد در هر سطح سازمانی از آنها استفاده ميكنند تا به اهداف خود برسند. ( فارغ از اینکه این روش ها مناسب اند یا خیر ) تعدادی از اين تاكتيكها را در اين جا نام می بریم:
حمله به ديگران يا سرزنش آنها
اختلافنظر و انتقاد در محل کار مسئلهای طبیعی است و همه افراد همفکر و همنظر نیستند اما از میان شخصیتهای مختلفی که در محیط کار با آنها مواجه میشوید، برخی افراد برای اهداف شخصیشان درگیری ایجاد میکنند. گاهی هدفشان، سود و منفعت شخصی است و گاهی نیز هدف آنها جلب توجه و قدرت است اگر چه آنها در همه سازمانها وجود ندارند.
استفاده از اطلاعات به عنوان یک ابزار سياسی
نگاهداشتن يا تحريف عمدی اطلاعات، از آن جمله است .
پنهان كردن يك وضعيت نامطلوب و ايجاد تصويری مطلوب از خود
این سیاست به نوعی مديريت تصوير پردازی ديگران از ماست. موارد بسیاری برای اجرای این امر وجود دارد. مثلا داشتن لبخند بر چهره حتی در مواقع ناراحتی یا انتخاب نوع لباس و آرايش خود، مطابق ذوق و سليقه ديگران و …
ايجاد پايگاه حمايتی
كسب حمايت پيشين برای يک تصميم، متعهد ساختن ديگران به يك تصميم از راه مشاركت دادن آنان در تصميم گيری
ستايش ديگران (مورد توجه و تفقد قرار دادن ديگران)
وقتی کسی را مورد تشویق و ستایش قرار میدهیم و به خاطر داشتن صفتی یا انجام کاری میستاییم در واقع حس درونی آنها را ارضاء کردهایم، این عمل باعث جاذبه و محبت و نیز انگیزه یا تقویت او میگردد، اما تحسین افراد به معنای تعارف کردن نیست. اینکه به کارمندی بگویید پیراهن زیبایی پوشیده است تعارف است. اما وقتی که کارمند شما به شکایت یک مشتری عصبانی رسیدگی می کند و او را راضی و خوشحال روانه می کند اگر او را تحسین کنید سرمایه گذاری ارزشمندی انجام داده اید.
البته از نگاه برخی، تعریف و تمجید از دیگران در جمع و یا پرداختن به كارهايی كه افراد با نفوذ خوششان می آيد، به نوعی تملق و چاپلوسی به شمار می آید.
ائتلاف قدرت با هم پيمان های قوی
نوع اصلی استراتژی مشارکتی، ائتلاف استراتژیک می باشد. ائتلاف استراتژیک عبارت است از مشارکت دو یا چند شرکت یا واحد تجاری که اهداف استراتژیک مهمی را بطور مشترک دنبال می کنند و همه آنها از این مشارکت سود می برند. در دنیای تجارت امروز، ائتلاف میان شرکتها یا واحدهای تجاری، امری متداول و مرسوم شده است.
تشكيل تيمی با افراد قوی كه ميتوانند كارها را به نتيجه برسانند، معاشرت با افراد با نفوذ یا حتی مرتبط جلوه دادن خود به افراد با نفوذ و ايجاد شبكه ای حمايتی در داخل و خارج سازمان همگی سیاست هایی ست که می توان در سازمان ها به کار برد.
سلام عزیز
خوبه مسیره پیش روت فقط:
میکروفنت به نظر میاد ورژن وانتی های میوه فروشه
..
مثل سونامی ی گاهی
گاهی هم مثل موجی که فروکش می کنه
—-
قبل از اینکه آپلود کنی ی چک داشته باش از کیفیت ویدئو و صدا
قربانت
خوب بود .
موفق باشید، بسیار عالی
سلام.
به نظر من عالی بود. چون من بشدت بدردم خورد و یاد گرفتم.