پرش به محتوا

پادکست بیلدرمایند – قسمت اول: پروژه یا محصول؟ یک جنگ ناتمام

اولین قسمت پادکست بیلدرمایند منتشر شد.

در این قسمت از مفهوم محصول شروع کردیم و آن را با رویکرد پروژه محور مقایسه کردیم.

میزبانان این قسمت: امیرحسین حسینی پژوه و پرنیان صیفی

مهمان این قسمت: مهدی حسینی

یادداشت‌های پادکست

سلام به اولین قسمت از فصل اول پادکست بیلدر مایند خوش اومدید.
بیلدر مایند پادکستیه برای اونهایی که عاشق ساختنن. ساختن هر چیزی. مخصوصا محصولات دیجیتالی. ما اینجا می‌خوایم کنار هم یاد بگیریم که چطوری میشه یه محصول با کیفیت ساخت که آدم‌های بیشتری بخوانش. خب… احتمالا قبل از اینکه بریم سراغ ساختن محصول باید ببینیم اصلا محصول چیه و به چی میگن محصول و کی نیاز داریم نگاه مون رو محصول محور کنیم.
وقت رو تلف نمی‌کنیم بریم ببینیم پرنیان در این رابطه چه مطالبی رو برامون جمع کرده. لینک مقاله‌هایی که پرنیان ازشون استفاده کرده رو تو توضیحات پادکست می‌تونید پیدا کنید:

اسم محصول رو زیاد شنیدیم! از محصولات غذایی و روزمره تا محصولات پوشیدنی و دستگاه‌های خانگی. اما ما محصولات دیگه‌ای هم داریم که شاید نمی‌دونستیم بهشون می‌گن «محصول». یه نگاه به گوشی‌تون بندازید … اپ‌هایی که روش می‌بینید هرکدوم یه محصوله. مثل همون دستگاه‌های آشپزخانه یا حتی چیزهایی مثل پفک نمکی یه سیستم منسجم پشتش بوده تا این محصول از ایده ذهنی تبدیل به یه طرح بشه، بازار و نیازش سنجیده بشه، خط تولیدش شکل بگیره، ساخته بشه، بازاریابی بشه و واکنش بازار نسبت به اون محصول سنجیده بشه تا اگه لازمه تغییرات بعدی اعمال بشه.

تو این قسمت ما میخوایم چند تا موضوع مهم توی حوزه محصول رو باهاش آشنا بشیم. این قسمت فقط برای آنهایی که هیچ پیش زمینه‌ای در مورد حوزه محصول ندارند مفید نیست یلکه برای اونایی که سال‌هاست دارن تو این حوزه کار می‌کنند هم مفیده چون باعث میشه به صورت علمی با موضوعاتی که درگیرش هستند برخورد کنند و از مسیری که با هم داریم بیشترین دریافت رو داشته باشند.
تو این قسمت ما پروداکت رو تعریف می‌کنیم و در مورد مدیریت محصول و نقش اون در تیم‌های توسعه نرم‌افزاری صحبت می‌کنیم تا با هم، هم صفحه بشیم و بتونیم قدم‌به‌قدم در مورد موضوعات پروداکتی در ادامه اطلاعات بیشتری رو کسب کنیم.

Product یا محصول یه واژه عامه که خیلی جاها شنیدیمش. از کشاورزی تا صنعت گرفته تا نرم‌افزار. از فعل produce گرفته شده به معنی ساختن، ایجاد کردن و تولید کردن.

برای تعریف محصول یا product می‌تونیم چندین رویکرد داشته باشیم:

رویکرد اول: محصول می‌تونه یک شی، ایده یا سرویس یا حتی مالکیت معنوی باشه:

بیاین رویکرد اول رو بیشتر باز کنیم:
منظور از شی رو که همه ما باهاش آشنایی داریم مثل گوشی موبایل و تبلت و …
منظور از سرویس هم اقدام غیر مادیه که در نیاز مشتری باعث تغییر قابل اندازه‌گیری ایجاد میشه.

منظور از ایده و مالکیت معنوی هم هرگونه خلقی هستش که ارزش تجاری داره مثل ثبت اختراعات، فرآیندهای صنعتی، روش‌های کسب‌وکاری و چیزهای دیگه.

اما
رویکرد دوم، محصول رو به دو نوع ملموس یا غیر ملموس در نظر میگیره:

منظور از محصول ملموس محصول فیزیکی هستش که همه باهاش آشنایی داریم و منظور از محصول ناملموس هم VDGها یا virtual digital goods یا همان اشیای دیجیتال مجازی هستند که ما خروجی اونها رو استفاده می‌کنیم مثل سیستم‌های عامل و یا فایل‌های JPEG یا MP3 که اغلب پشت تولید اونها برنامه‌نویس‌ها یا هنرمندانی مشغول کار بودند.

حالا که با تعریف‌های مختلفی که برای پروداکت میشه داشت آشنا شدیم، میریم نگاهی به تعریف محصول در توسعه نرم‌افزار داشته باشیم:

تو حوزه تولید نرم‌افزار، پروداکت هر چیزی هست که شما به بازار ارائه می‌کنید تا نیازی رو رفع کنید.
در دنیای توسعه نرم‌افزار بعضی از محصولات:
کالای مستقیم هستند مثل سیستم‌های عامل، بازی‌ها و …

بعضی هم به‌عنوان کانال‌های سایر محصولات هستند مثل وبسایت فروش کتاب، اپلیکیشن‌های پرداخت بانکی یا موتورهای جستجو و …

اما لازمه به چند تا نکته برای تعریف و ایجاد یک محصول توجه داشته باشیم:

نکته اول اینه که حتما محصول وجود داره ولی ممکنه گاهی قابل تشخیص نباشه، پس باید اون رو شناسایی کنیم.

نکته دوم اینه که هر محصولی حتما مشتری داره که میتونه:
مصرف کننده باشه چه برای محصول پولی بپردازه یا نه.
خریدار باشه که برای محصول پول پرداخت میکنه.
یا هر دوی اینها

نکته سوم اینه که هر محصولی حتما مالکی داره که میتونه مزایایی مثل کسب درآمد، کاهش هزینه، مزایای اجتماعی و بقیه چیزها رو از طریق محصول به دست بیاره.

پس برای تعریف و خلق یک محصول باید تو قدم اول نیاز مشتری‌هامون یعنی مصرف کننده‌ها و خریدارها رو خوب بشناسیم.
بیاین یه مثال رو با هم بررسی کنیم
یک ماشین رو در نظر بگیرید
وقتی در مورد اون فکر می‌کنید آیا چرخ‌ها و موتور و گیربکس و بقیه قسمت‌ها از نظر شما محصول هستند یا خود ماشین؟
همونطور که گفتیم به نیاز مشتری بستگی داره، اگر شما ماشین رو برای خودتون خریدین پس هم در نقش خریدار و هم در نقش مصرف کننده هستید.
اما اگر مثلا پدری هستین که برای فرزندتان ماشینی خریده‌اید، شما در نقش خریدار و فرزندتان در نقش مصرف کننده‌ست، پس نیاز هر دوی شما باید پوشش داده بشه، یعنی برای شما باید امکانات امنیتی مثل ایربگ موجود باشه و برای فرزندتون رنگ جذاب و سیستم‌های موسیقی.
پس اگر بخوایم دوباره مرور کنیم قبل از خلق یک محصول باید مشتریان احتمالی اون -چه خریدار چه مصرف کننده- رو شناسایی کنیم و در طراحی و تعریف محصول اون رو مد نظر داشته باشیم.

بعد از شناسایی مشتری، این موضوع مهمه که این محصول اصلا ارزشی داره یا نه؟

به عبارت ساده‌تر گفتیم که محصول برای رفع نیاز مشتری ایجاد می‌شه و از طرفی گفتیم برای خلق محصول باید مشتری‌هامون رو خوب بشناسیم پس حالا باید نگاه کنیم که محصول ما برای مشتری چه ارزشی ایجاد میکنه و دائما این ارزش رو در بازه‌های زمانی مختلف مورد بررسی قرار بدیم.

که این کار یکی از وظایف مالک محصول یا پروداکت اونره که در اپیزود بعدی به اون می‌پردازیم.

برگردیم به مثال ماشین به نظر شما مشتری‌های ما برای صندلی یا چرخ پول میدن یا ماشین کامل؟ مشخصه که برای چیزی که براشون ارزشی ایجاد کنه حاضرند پول بدن. پس لازمه میزان ارزشمند بودن محصول رو هم به‌عنوان قدم دوم در تعریف و خلق محصول مون در نظر داشته باشیم.

حالا بریم سراغ آشنایی با مدیریت محصول و نقش یک مدیر محصول در تولید یک محصول
همانطور که اشاره کردیم مشتری برای اینکه دوست داره به شرکتی پول بده محصولی رو تهیه نمیکنه، بلکه برای اینکه اون محصول به نیازش پاسخ میده حاضره براش پول پرداخت کنه.
اما نقش مدیر محصول این وسط چیه
مدیر محصول تو این بازی بین شرکت و مشتری، به شرکت کمک میکنه که با ارائه محصول مورد نیاز مشتری بتونه امتیاز خوبی به دست بیاره، جالبه بدونید که این امتیاز صرفاً شامل به دست آوردن پول بیشتر برای شرکت نیست.

بیاین از عنوان شغلی پروداکت منیجر یا مدیر محصول شروع کنیم. احتمالا با این سوال رو به رو شدید که فرق بین مدیر پروژه و مدیر محصول چیه؟ یا چرا در شرکت های مختلف از عناوین متفاوتی مثل مدیر برنامه یا مالک محصول و … برای شرح شغلی مدیر محصول استفاده میشه؟
بیاین از تفاوت بین مدیر محصول و مدیر پروژه شروع کنیم. مدیر پروژه مسئول زمانبندی و ارایه گانت چارت و رسیدن به ددلاین‌ها در یک پروژه هست به عبارتی هیچ نقشی در شکل‌گیری محصول و شناسایی نیازمندی مشتریان و ارتباط به آن‌ها را ندارد و مدیر محصول ورودی زمانبندی‌ها و ارایه تایم‌لاین‌ها را در اختیار مدیر پروژه قرار می‌دهد.در تعدادی از شرکت‌ها این دو نقش در کنار هم کار می‌کنند و در خیلی از شرکت‌ها هم این دو مسئولیت با هم در یک عنوان شغلی مدیر محصول یا مدیر پروژه قرار گرفتند.

اما در مورد عناوین شغلی که در شرکت‌های مختلف مطرح می‌شه واقعیت این هست که عنوان شغلی فقط یک لیبله و شرح شغلی نقش اصلیی را ایفا میکنه. به‌عنوان مثال در مایکروسافت به جای عنوان پروداکت منیجر از عنوان پروگرم منیجر یا همان مدیر برنامه استفاده می‌شه و یا در اپل از عنوان‌های engineering product manager و marketing product manager استفاده میشه.
پس بهتره که ما با عناوین شغلی موجود آشنا باشیم ولی خودمون رو درگیره عنوان شغلی نکنیم و روی مسئولیت ها متمرکز بشیم چون همه جای دنیا این دغدغه عنوان شغلی به نظر میرسه که کم و بیش وجود داره.

مدیران محصول بر اساس محصولی که به‌عهده میگیرند، توانمندی‌های مختلفی باید داشته باشند. مثلا اگر محصول ارائه api باشه به تبع مدیر محصول لازمه که دانش فنی خوبی داشته باشه و در جایی دیگه مدیر محصول نیاز داره که دانش مارکتینگی خوبی داشته باشه.
به طور کلی وظایفی که مدیر محصول در تولید یک محصول بر عهده داره شامل:
شناسایی مشکلات و نیازمندی مشتریان، شناخت و دانش در مورد استراتژی محصول و پیاده‌سازی آن، ارتباط درست با طراحان محصول و افراد مارکتینگ و برنامه نویسان و …
حتما این رو خیلی جاها شنیدید که مدیر محصول mini ceo هستش. این به خاطره مجموعه مسئولیت‌ها و توانمندی‌هایی هستش که باید برای تولید یک محصول داشته باشه.

برای تولید یک محصول، کارهای زیادی لازمه که انجام بشه:
مثل تهیه ویژن و رود مپ محصول، تعیین شاخص‌های کلیدی عملکرد و مانیتورینگ آن‌ها، تعریف اسپرینت و استوری، برگزاری جلسات با ذینفعان، برگزاری جلسات پلنینگ و گرومینگ و …، ارتباط با مشتریان و نیروهای پاسخگوی مشتریان، ارتباط با تیم و تعریف و انتقال برنامه‌ها و نیازمندی‌ها به آن‌ها، تست عملکرد محصول، ارتباط با دیزاینر و ارائه مستندات مناسب به آن‌ها و ….
برای انجام این همه مسئولیت و یه سری مسئولیت‌هایی که با توجه به پیچیدگی محصول وجود خواهد داشت، مدیر محصول یا می‌تونه تمامی این مسئولیت‌ها رو برعهده بگیره یا درگیر تصمیمات استراتژیک‌تر بشه و در کنار او مالک محصول یا پروداکت اونر قرار بگیره که در اپیزود بعدی به نقش پروداکت اونر بیشتر اشاره می‌کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *